شده تاحالا یه عالمه حرف داشته باشید و وقتی میخواین حرف بزنید هیچی نتونید بگید؟ من دلم داره ازین حرفهای ناگفته میترکه! ! ! اما وقتی هم میخوام بگم و بنویسم هیچ کلمه ای را مناسب پییدا نمیکنم. دارم دیوونه میشم. شایدم شدم.
و اما من...
پنجشنبه 14 خردادماه سال 1383 ساعت 12:17 ب.ظ
باور نمی کنی..نکن..ولی من تا حالا خیلی این احساس رو تجربه کردم..در ضمن در مورد احسان..همه فکرم شده که چرا دیگه هیچ جایی نیست..اصلا بودنش یه چیزه و نبودنش یه چیز....خوش باشی...
سلام . من هم این قدر تو این شرایط قرار گرفتم .. شب هایی که نفهمیدم کی خوابم برده از بس فکر کرده ام... آره می دونم چه قدر سخته .. اما یه راه داره .. هم زبون ..
سلام....
میدانم....
حرفهای برای نگفتن..((.سکوت سرشار از ناگفته هاست...)) چقدر دلم برای این نوار تنگ شده!گوشش بده..شاید تسکینی باشد!
ابی باش
باور نمی کنی..نکن..ولی من تا حالا خیلی این احساس رو تجربه کردم..در ضمن در مورد احسان..همه فکرم شده که چرا دیگه هیچ جایی نیست..اصلا بودنش یه چیزه و نبودنش یه چیز....خوش باشی...
گاهی سکوت گویاتر از تکلم و فریاد است ...
گاهی نبودن روشن ترین دلیل حضور است ...
آره ... خیلی شده. اونوقته که آدم حس میکنه داره خفه میشه ... شاد باشی
تازه شدی مثل من که :(
نمی دونم چرا این روزا همه دنبال کلمه می گردن!!
سلام . من هم این قدر تو این شرایط قرار گرفتم .. شب هایی که نفهمیدم کی خوابم برده از بس فکر کرده ام... آره می دونم چه قدر سخته .. اما یه راه داره .. هم زبون ..
احساس را تا کی
در پس منطق مبحوس می کنی
وقتی ثانیه ها در تلاطمند
و این تویی که می مانی
ساکت ومبهوت
بی هیچ ﺳﺅالی از آیینه
بی خبر
از چروک های غبار زمان...
........ههنوز نا گفته بسیار است؟؟؟؟؟؟
وای به آن روزی که گفته هامون از نگفته هامون بیشتر باشند ... همه ی حرف ها رو همه کس لیاقت شنیدن ندارند ... حرف ها رو به کلمه و زبان آلوده مکن ..
آره من که گرفتم چی میگی! :( ولی از الان گفته باشم پای منو تو این موردا وسط نکش :| (چی گفتم؟!)
آره می فهمم چی می گی . چون من زیاد این برام اتفاق افتاده و اصولا اگه واسه کسی هم حرفت را بزنی درک نمی کنن.
تا نترکیدی لطفا یه جا بنویسشون! زود باش!