سلام دوست عزیز . از آشنایی با شما خوشحالم . بلاگ زیبایی است . اشعار جالبی هستند اگر چه در پاره ای موارد به نظر می رسد از ریتم خارج می شوند . اما به هر حال کار های جالبی هست هم به من سر بزنید . منتظرم.
آه مهربان! این پرده مدتهاست دریده شده است ... ما خود به چشم دیدیم دریده شدنش را ... اما خواستیم که کودکانه خود را به خواب زنیم... .... شاید هنوز هم در پشت چشم های له شده در عمق انجماد یک چیز نیم زنده مغشوش بر جای مانده بود که در تلاش بی رمقش می خواست ایمان بیاورد به پاکی آواز آبها شاید ... ولی چه خالی بی پایانی ... ...
وای که چقدر قشنگ نوشتی...خصوصا دو خط آخر...آره من یه برداشتی ازش کردم ولی خب نمی دونم درسته یا نه...ولی من ربطش می دم به این عزاداری و این آدمای ریاکار..شاید این نباشه...بهر حال ممنون که به یادم بودی..همیشه بهت سر می زنم..
شعرات خوشگله... و راست.
به به اینجا چه قشنگه!
سلام دوست عزیز. ممنون که بهم سر زدی. وبلاگ خیلی قشنگی داری. امیدوارم که همیشه شاد و موفق باشی.بازم منتظرتم...سروناز
سلام دوست عزیز . از آشنایی با شما خوشحالم . بلاگ زیبایی است . اشعار جالبی هستند اگر چه در پاره ای موارد به نظر می رسد از ریتم خارج می شوند . اما به هر حال کار های جالبی هست هم به من سر بزنید . منتظرم.
آه مهربان! این پرده مدتهاست دریده شده است ...
ما خود به چشم دیدیم دریده شدنش را ...
اما خواستیم که کودکانه خود را به خواب زنیم...
....
شاید هنوز هم
در پشت چشم های له شده در عمق انجماد
یک چیز نیم زنده مغشوش
بر جای مانده بود
که در تلاش بی رمقش می خواست
ایمان بیاورد به پاکی آواز آبها
شاید ...
ولی چه خالی بی پایانی ...
...
ممنونم که به من سر زدین .از خدای بزرگبرایت سلامتی و برکت طلب میکنم.
وای که چقدر قشنگ نوشتی...خصوصا دو خط آخر...آره من یه برداشتی ازش کردم ولی خب نمی دونم درسته یا نه...ولی من ربطش می دم به این عزاداری و این آدمای ریاکار..شاید این نباشه...بهر حال ممنون که به یادم بودی..همیشه بهت سر می زنم..
اومدم دوستم...ببخشید دیر شد //// دروغ...دروغ ... دروغ ... آخرشم اسمشون رو میذارن آدم! نه ؟
چه بی ملاحظه
بر روی پرده سفید انسانیت خودنمایی میکنند/////سلام و ممنون از لطفتون...نوشته های خوبی دارید...از انتخاب اون شعر سهراب هم لذت بردم...برقرار باشید
دمت گرم و ممنون از لطفت عزیز پاینده سر فراز پیروز راستگو و بی ریا باشی !!! به امید دیدار دوباره ...
سلام خوبم .....بی مهری و بی وفایی ادمها سالهاست باب شده.....خیلی زیبا مینویسی....مرسی که پیشم اومدین
ای پریشانگوی مسکین / پرده دیگر کن / پور دستان جان ز چاه نابرادر در نخواهد برد/ قصه پور فرخزاد را سر کن ...
ای پریشانگوی مسکین / پرده دیگر کن / پور دستان جان ز چاه نابرادر در نخواهد برد/ قصه پور فرخزاد را سر کن ...
دقیقا همینطوره! نه ترسی نه وحشتی و نه حتی اندکی فکر! ابی باش!
دیگر خودنمایی نمی کنند . نمی بینی همه چیز سیاه شده . سیاه سیاه . حالا سفیدی بدجوری توی ذوق می زند !